دلتنگم
دلتنگ کسی که گردش روزگارش
به من که رسید ازحرکت ایستاد
کسی که دلتنگی هایم را ندید
دلتنگ خودم
خودی که مدتهاست گم کرده ام
گذشت آن زمان ها که فقط یکبار از دنیا میرفتیم؛
حالا یکبار از شهر میرویم
یکبار از روستا
یکباراز یادها …
نظرات شما عزیزان: